چرا توجه به احساسات لازم و ضروری است؟
از جمله باورهای غلطی که در ذهن همهی ما شکل گرفته است، ارجح بودن منطق و عقل نسبت به احساسات بوده؛ اما این گزاره با پیشرفت علم به یک دادهی غلط تبدیل شده است. امروزه علم روانشناسی با مطالعات بیشمار خود ثابت کرده که عدم توجه به احساسات و تظاهر به رویکرد منطقی، یک آسیب خود خواسته به روان است و در بلند مدت تبعات غیر قابل انکاری خواهد داشت. در ادامه به چرایی انکار احساسات، مکانیزمهای دفاعی در این زمینه و نتایج ناگزیر آن خواهیم پرداخت.
چرا احساسات انکار میشوند؟
احساسات نادیده گرفته میشوند، چرا که توجه به آنها دردناک خواهد بود، غافل از آن که پذیرش رنج عبور یک احساس در ما میتواند درد کمتری داشته باشد تا تلاش برای انکار آن در طی روزها و سالهای طولانی که در نهایت آسیبهای پررنگتری به ما خواهد زد. آسیبهایی مثل اضطراب متداوم، افسردگی و غیره. بنابراین هر احساسی که در ما پدیدار میشود، کارکردی در جهت بقای ما خواهد داشت و سرکوب آن بدون عارضه نخواهد بود. برای مثال میتوان گفت یکی دیگر از ارزشهایی که به غلط در جامعه جا افتاده است قوی ظاهر شدن در تمام موقعیتها و شرایط اجتماعیست که گاه برای حفظ این ارزش مجبور به نقاب زدنهای متوالی هستیم، کاری که انرژیبر است و در نهایت میتواند به افسردگی خاتمه یابد.
مکانیزمهای دفاعی در مقابل هجوم احساسات
چهار مکانیزم اصلی در این زمینه وجود دارند که عبارتاند از:
- مکانیزیم دفاعی سرکوب و انکار
- جابهجایی
- واکنش معکوس
- دوپارهسازی و آرمانینگاری
مکانیزم دفاعی سرکوب و انکار احساسی که به دفعات ظهور پیدا کرده است را به سطح ناخودآگاه برده که این امر موجب بروز رفتارهای رادیکالی خواهد شد. برای نمونه شخصی که به هر طریقی از روابط صمیمی آسیب دیده باشد میتواند در نتیجهی فرآیند سرکوب، نیاز خود به هرگونه رابطهی صمیمی را زیر سوال برده و به شکل افراط گونهای در جهت مستقل بودن تلاش نماید.
اما، مکانیزم جابهجایی احساس ناشی از یک منبع مشخص را به منبعی که در ظاهر موجهترست منتقل میکند. این دقیقاً همان اصطلاح سر دیگری خالی کردن است. برای مثال فردی که از تقش والدگری خود خسته شده چون در جامعه شکایت از وظایف مادری یا پدری مشروع دانسته نمیشود، سعی مینماید خشم خود را در جای دیگری که توجیه بیشتری دارد، بیان کند. لذا ممکن است خشم خویش را در روابط زناشویی خود که در ظاهر موجهتر است تخلیه کند.
در مقابل مکانیزم واکنش معکوس، احساسی که از نگاه دیگران غیر قابل پذیرش است را به احساس متقابل خود تبدیل کرده که با صرف انرژی بسیار زیادی همراه است. برای نمونه شخصی که دچار شرم از خود بوده ممکن است این شرم را تبدیل به نوعی خودشیفتگی کند و به این ترتیب از احساس واقعی خود دوری گزیند.
و در نهایت مکانیزم دوپارهسازی به همان نگاه صفر یا صدی اشاره دارد که تا حدی زیادی از نگاه واقعبینانه کاسته و موجب تصورات اشتباه خواهد شد. دیدن آدمها به شکل سیاه و سفید و دستهبندی آنها به دو گروه دوست و دشمن باعث خواهد شد در سیکل معیوبی شخص افتاده که همواره از قداست آدمها کاسته و در پی فرد منزه دیگری بگردد، غافل از آن که همهی آدمها خاکستریاند و واقعیت یعنی پذیرش وجوده مثبت و منفی آنها در کنار یکدیگر.
لزوم آموزش پذیرش احساسات به کودکان
برای داشتن روانی سالم لازم است که در موقعیتهای مختلف زندگی احساساتمان را تجربه کنیم و همواره این اجازه را بدهیم که با خودمان مواجه شویم و این دقیقاً همان چیزی است که میتوان به کودکان آموزش داد. پذیرش احساس بچهها و مشروع دانستن آنها در هر شرایطی، اجازهی بیان احساس به آنها و ندادن احساس شرم و ضعف پس از شنیدنشان، عدم تزریق ارزشهای غلط در فرآیند جامعهپذیری کودکان؛ ارزشهایی مثل همیشه قوی ظاهر شدن، عدم درخواست کمک و غیره. تمامی این موارد موارد موجب خواهد شد که کودک با انواع احساسات مثل غم، شادی، خشم و… آشنا شود و آنها را به رسمیت بشناسد و لذا قدرت بیان آنها را بیابد.
سفارش
شما میتوانید با انواع کارتهای اعتباری در داخل و یا خارج از ایران، از سایت «ازایران» (https://aziran.com)، بستهی شناخت احساسات را تهیه کنید. این بسته (برای دیدن بستهی شناخت احساسات اینجا کلیک کنید) شامل دو جلد کتاب داستانی با عناوین احساسهای تو و هیولای رنگها در کنار یک اسباب بازی بوده و مناسب بازه سنی 5 تا 7 سال است. همچنین، امکان افزودن یا کاستن موارد این بسته وجود دارد، برای این منظور کافیست به بخش سفارشهای خصوصی رفته و اقلام مورد نظر خود را به ما معرفی کنید تا در کمترین زمان ممکن و با بهترین کیفیت موجود آنها را تهیه کرده و به دست شما در هر کجای دنیا که هستید برسانیم.
یادداشتهای اخیر